عبدالغنی نابلسی نیز نماز قرائت در کنار مقابر را به خیال تشابه با یهود مکروه میداند؛ البته درپی مواقعی را نیز استثنا می نماید که بعداً ذکر گردد.[67]
از ماجرای کار همسر حسن بن حسن کراهت فهمیده میگردد خیر حرمت؛
بدر الدین عینى در گستردن درست بخاری در تحت همین حدیث میگوید: وقتى حسن بن حسن بن على درگذشت، همسر وی چادر ای بر قبر وی زد و بعداز 1 سال برداشت. شنیدند كه شخصى ندا میدهد، آیا آنچه را كه گم کرده بودند پیدا كردند. این قبه ای که روی قبر زده بود به نمازی که در آنجا خوانده بود خللی وارد نکرده میباشد و لازمه آن، به چنگ آوردن حسینیه نصرت مشهد مسجد نزد قبر میباشد و گاه قبر جهت قبله قرار میگیرد؛ پس کراهت آن زیاد میگردد. بخاری آن را برهان بر کراهت دانسته میباشد و احمد، زدن خیمه بر قبر را مکروه میداند.[68]
طریقه دوم: تایید صلاحیت قرائت نماز
عده ای از علمای حنفی نماز قرائت در کنار قبور اولیا را روا میدانند و بر آن دلایلی ذکر کرده اند که اشاره میشود.
دلایل مجوز نماز قرائت در کنار قبور
همانگونه که ذکر شد، بعضا از علمای احناف از آیه 21 سوره کهف، تایید صلاحیت مسجد ساختن بر قبور یا این که در کنار قبور را اثبات کرده اند که از آن مجوز، نماز در آن مسجد هم فهمیده میگردد؛ از جمله خفاجی حنفی در زیر آیه 21 سوره کهف، پس از ذکر تایید صلاحیت تشکیل داد مسجد بر قبور، به روا بودن نماز در آن بناء تصریح می كند.[69]
دفن حضرت اسماعیل7 در حجر و دفن هفتاد فرستاده در میان حجر و زمزم در مسجدالحرام و افضلیت نماز در آنجا.
طحطاوی میگوید: مقابر انبیا (درخصوص نماز تلاوت در کنار مقابر) استثنا گردیده؛ پس پس از اینکه در جهت قبله نباشد، نماز در آن کراهت ندارد؛ چه قبرش گشوده باشد یا این که خیر؛ چون آنان در قبورشان زنده اند. آیا نمی بینی مرقد اسماعیل7 در حجر، پایین ناودان قراردارد و اینکه میان حجرالأسود و زمزم، قبر هفتاد فرستاده میباشد؛ آنگاه آن مسجد با فضیلت ترین جای برای نماز میباشد؛ به مغایر مقابر غیر انبیا.[70]
كوثرى نیز به نقل از ابى مالكى مىگوید: بناء كردن مسجد كنار قبر انسانى پارسا و یا این که تلاوت نماز در حرم وى، به قصد تبرک به اثرها وی و قبول شدن دعا در آنجا ایرادى ندارد؛ چراكه قبر اسماعیل7 در مسجدالحرام، كنار كعبه جایدارد و تلاوت نماز در آنجا خوب از جاهاى دیگر میباشد.[71]
برخی برای مجوز نماز قرائت قوانینی را ذکر کرده اند. به عنوان مثال طحطاوی میگوید: نماز در بقاع کراهت دارااست، مگر اینکه در وی محلی برای نماز باشد که نجس و آلوده و کثیف نباشد.[72] عبدالغنی نابلسی نیز در دو جا نماز تلاوت را روا میداند. نخستین آنکه در جایی که برای نماز گزینش گردیده قبری نبوده و نجس نباشد. دوم آدرس حسینیه نصرت مشهد آنکه فی مابین وی و قبر مسافت ای باشد که درصورتیکه کسی در اکنون نماز بود و انسانی از جلوی وی رد شد، کراهت نداشته باشد؛ دراینحالت نیز مکروه وجود ندارد.[73]
چهارم: خواندن قرآن نزد قبر
یکی مواقعی که ابن تیمیه و وهابیت، آن را از مصادیق حدیث بازداشتن مساجد نزد قبور میدانند، تلاوت قرآن نزد قبر میباشد که با بینش احناف آیتم تطبیق قرار داده میگردد.
الف: بینش وهابیت
ابن تیمیه عقیده پرداز اذهان وهابیت میگوید: قرار دادن قرآن ها نزد قبر و قرائت قرآن در آنجا، برای هر کس قصد تلاوت قرآن در آنجا را دارااست، بدعت منکری میباشد که هیچ یک از سلف آن را جاری ساختن نداده اند؛ چراکه وی درون در معنا قرار دادن مسجد بر قبور میباشد.[74]
ب: نگرش احناف
حقی در زمینه ی مجوز توزیع قرآن و تلاوت آن در کنار قبر میگوید: فرشتگان، پیامبر6 را گران قدر می شمارند، ازاین رو وقتی که ببینند به جا گذارده های آن حضرت در منزل یا این که شهر یا این که قبری میباشد، صاحبش را تبارک می شمارند و عذاب را از وی برمی داراهستند؛ به این ترتیب وقتی که قرآن بر قبر ها توزیع خواهد شد و بر وی قرآن قرائت خواهد شد، میت عایدی میبرد.[75]
ملاعلی قاری از روش حق تقدم بر استحباب، تلاوت قرآن را ثابت می نماید. او روایتی از پیامبر6 بر پایه ی گذاشتن رزرو حسینیه نصرت مشهد چوب خیس بر قبر گنه فعالیت و پایین آمدن عذاب آنهارا نقل می نماید و در پی میگوید: علما خواندن قرآن نزد قبر را به خیال و خاطر این حدیث مستحب میدانند؛ چون وقتی که قرآن خواندن می نمایند (از چوب خیس) اولین به تخفیف میباشد.[76]
تنی چند از علمای حنفی مثلا ابن همام و ملاخسرو میگویند: علما درباره حكم نشستن تلاوت كنندگان كنار قبر، جهت تلاوت (قرآن) اختلاف داراهستند و حیث مختار، عدم كراهت میباشد.[77]
عامل الدین محمد بخاری و به تبع آن، دیگرافراد میگوید: خواندن قرآن نزد ابوحنیفه مکروه میباشد و نزد محمد[78] مکروه وجود ندارد و صدر شهید گفته میباشد که مشایخ ما به عهدوپیمان محمد فعالیت می نمایند. به صدق که تلاوت قرآن در بقاع به طور بلند مکروه میباشد؛ البته درصورتیکه واهمه دارااست مشکلی ندارد و اگرچه کل نماید
عبدالغنی نابلسی نیز نماز قرائت در کنار مقابر را به خیال تشابه با یهود مکروه میداند؛ البته درپی مواقعی را نیز استثنا می نماید که بعداً ذکر گردد.[67]
از ماجرای کار همسر حسن بن حسن کراهت فهمیده میگردد خیر حرمت؛
بدر الدین عینى در گستردن درست بخاری در تحت همین حدیث میگوید: وقتى حسن بن حسن بن على درگذشت، همسر وی چادر ای بر قبر وی زد و بعداز 1 سال برداشت. شنیدند كه شخصى ندا میدهد، آیا آنچه را كه گم کرده بودند پیدا كردند. این قبه ای که روی قبر زده بود به نمازی که در آنجا خوانده بود خللی وارد نکرده میباشد و لازمه آن، به چنگ آوردن حسینیه نصرت مشهد مسجد نزد قبر میباشد و گاه قبر جهت قبله قرار میگیرد؛ پس کراهت آن زیاد میگردد. بخاری آن را برهان بر کراهت دانسته میباشد و احمد، زدن خیمه بر قبر را مکروه میداند.[68]
طریقه دوم: تایید صلاحیت قرائت نماز
عده ای از علمای حنفی نماز قرائت در کنار قبور اولیا را روا میدانند و بر آن دلایلی ذکر کرده اند که اشاره میشود.
دلایل مجوز نماز قرائت در کنار قبور
همانگونه که ذکر شد، بعضا از علمای احناف از آیه 21 سوره کهف، تایید صلاحیت مسجد ساختن بر قبور یا این که در کنار قبور را اثبات کرده اند که از آن مجوز، نماز در آن مسجد هم فهمیده میگردد؛ از جمله خفاجی حنفی در زیر آیه 21 سوره کهف، پس از ذکر تایید صلاحیت تشکیل داد مسجد بر قبور، به روا بودن نماز در آن بناء تصریح می كند.[69]
دفن حضرت اسماعیل7 در حجر و دفن هفتاد فرستاده در میان حجر و زمزم در مسجدالحرام و افضلیت نماز در آنجا.
طحطاوی میگوید: مقابر انبیا (درخصوص نماز تلاوت در کنار مقابر) استثنا گردیده؛ پس پس از اینکه در جهت قبله نباشد، نماز در آن کراهت ندارد؛ چه قبرش گشوده باشد یا این که خیر؛ چون آنان در قبورشان زنده اند. آیا نمی بینی مرقد اسماعیل7 در حجر، پایین ناودان قراردارد و اینکه میان حجرالأسود و زمزم، قبر هفتاد فرستاده میباشد؛ آنگاه آن مسجد با فضیلت ترین جای برای نماز میباشد؛ به مغایر مقابر غیر انبیا.[70]
كوثرى نیز به نقل از ابى مالكى مىگوید: بناء كردن مسجد كنار قبر انسانى پارسا و یا این که تلاوت نماز در حرم وى، به قصد تبرک به اثرها وی و قبول شدن دعا در آنجا ایرادى ندارد؛ چراكه قبر اسماعیل7 در مسجدالحرام، كنار كعبه جایدارد و تلاوت نماز در آنجا خوب از جاهاى دیگر میباشد.[71]
برخی برای مجوز نماز قرائت قوانینی را ذکر کرده اند. به عنوان مثال طحطاوی میگوید: نماز در بقاع کراهت دارااست، مگر اینکه در وی محلی برای نماز باشد که نجس و آلوده و کثیف نباشد.[72] عبدالغنی نابلسی نیز در دو جا نماز تلاوت را روا میداند. نخستین آنکه در جایی که برای نماز گزینش گردیده قبری نبوده و نجس نباشد. دوم آدرس حسینیه نصرت مشهد آنکه فی مابین وی و قبر مسافت ای باشد که درصورتیکه کسی در اکنون نماز بود و انسانی از جلوی وی رد شد، کراهت نداشته باشد؛ دراینحالت نیز مکروه وجود ندارد.[73]
چهارم: خواندن قرآن نزد قبر
یکی مواقعی که ابن تیمیه و وهابیت، آن را از مصادیق حدیث بازداشتن مساجد نزد قبور میدانند، تلاوت قرآن نزد قبر میباشد که با بینش احناف آیتم تطبیق قرار داده میگردد.
الف: بینش وهابیت
ابن تیمیه عقیده پرداز اذهان وهابیت میگوید: قرار دادن قرآن ها نزد قبر و قرائت قرآن در آنجا، برای هر کس قصد تلاوت قرآن در آنجا را دارااست، بدعت منکری میباشد که هیچ یک از سلف آن را جاری ساختن نداده اند؛ چراکه وی درون در معنا قرار دادن مسجد بر قبور میباشد.[74]
ب: نگرش احناف
حقی در زمینه ی مجوز توزیع قرآن و تلاوت آن در کنار قبر میگوید: فرشتگان، پیامبر6 را گران قدر می شمارند، ازاین رو وقتی که ببینند به جا گذارده های آن حضرت در منزل یا این که شهر یا این که قبری میباشد، صاحبش را تبارک می شمارند و عذاب را از وی برمی داراهستند؛ به این ترتیب وقتی که قرآن بر قبر ها توزیع خواهد شد و بر وی قرآن قرائت خواهد شد، میت عایدی میبرد.[75]
ملاعلی قاری از روش حق تقدم بر استحباب، تلاوت قرآن را ثابت می نماید. او روایتی از پیامبر6 بر پایه ی گذاشتن رزرو حسینیه نصرت مشهد چوب خیس بر قبر گنه فعالیت و پایین آمدن عذاب آنهارا نقل می نماید و در پی میگوید: علما خواندن قرآن نزد قبر را به خیال و خاطر این حدیث مستحب میدانند؛ چون وقتی که قرآن خواندن می نمایند (از چوب خیس) اولین به تخفیف میباشد.[76]
تنی چند از علمای حنفی مثلا ابن همام و ملاخسرو میگویند: علما درباره حكم نشستن تلاوت كنندگان كنار قبر، جهت تلاوت (قرآن) اختلاف داراهستند و حیث مختار، عدم كراهت میباشد.[77]
عامل الدین محمد بخاری و به تبع آن، دیگرافراد میگوید: خواندن قرآن نزد ابوحنیفه مکروه میباشد و نزد محمد[78] مکروه وجود ندارد و صدر شهید گفته میباشد که مشایخ ما به عهدوپیمان محمد فعالیت می نمایند. به صدق که تلاوت قرآن در بقاع به طور بلند مکروه میباشد؛ البته درصورتیکه واهمه دارااست مشکلی ندارد و اگرچه کل نماید